نسبیت
یک اصل بسیار، بسیار مهم:
همه چیز نسبی است (حتی همین جمله...!).
این جمله بدین معناست که مطلق هم میتواند وجود داشته باشد.
باید توجه داشت که صرفِ امکانِ فرض وجود امر مطلق، نمی توان بر وجود آن اصرار کرد، به دیگر بیان وجود مطلق ممکن است، هر چند که اصراری براثبات آن نیز نیست.
فراموش نکنیم در صورتی که قبول کنیم همه چیز مطلق است، امر نسبی امکان وقوع نخواهد داشت.
و چنانچه بگوئیم هیچ چیز مطلق نیست، این بدان معناست که امر مطلق، ولو با در نظر گرفتن حالت "فرض محال" نیز غیر ممکن است. و دیگر آنکه معنای عبارت فوق خود ناقض مضمون میباشد، بدین صورت که حتی این عبارت نیز مطلق نمیباشد، یعنی آنکه میتواند مطلقی هم وجود داشته باشد، هر چند که اصرار و انکاری هم بر اثبات تحقق آن وجود نداشته باشد.
موجود زنده
موجود زنده چیست ؟
موجودی را زنده خوانند که دارای استعداد زایش باشد.
لازم است دقت داشت که شرط استعداد دلیل توانائی نمی باشد، آنچنانکه نهال (در گیاهان ) یا کودک (در آدمی) با آنکه بالفعل توانائی تولیدمثل را ندارند اما زنده نامیده میشوند، زیرا که بالقوه مستعد زایش هستند.
رشد و ترمیم ، صورتهائی از استعدادِ زایش میباشند، چنانچه بالندگینطفه به جنین، نوزاد، کودک، نوجوان، جوان، تا...، پیری و مرگ مثال هائی از رشد ، و بهبودِ جراحت در بدن، نشانی از ترمیم میباشد.
سوال: آیا بذر گیاهان، موجود زنده میباشد؟
بودن یا نبودن، مسئله این است ...
دکارت : من فکر میکنم ، پس هستم
پرفسور هشترودی : من هستم ، پس فکر میکنم
اما من فکر میکنم : من هستم و فکر میکنم ...!
امّا براستی معنای هستی و نیستی ، بودن و نبودن ، وجود و عدم و ...چیست؟
واقعیت آنست که ما در عالم وجود قرار داریم و در جهان هستی زندگانی میکنیم(در حقیقت درک این مطلب کاملاً اختیاری و قراردادیست و باور آن به عهده خود شماست، در غیر این صورت البته، کاملاً حق دارید که بخواهید فکر کنید که نیستید !!! هر چند در عالم اندیشه هر چیز ممکن است. ) - اما در صورت قبول هستی و وجود :
نیستی چیست؟ و چگونه به وجود آن پی میبریم …؟
بافت، جنس و کیفیت آن چگونه است، در کجا قرار دارد و موقعیت آن چیست ؟
چگونه میتوان نیستی را لمس، تصور و ادراک کرد، یا مثال هائی از آن برشمرد ؟
واقعیت آنست که نیستی در معنای مطلق کلمه نیست(وجود ندارد )، و این خود بهترین معنای نیستی می باشد، و جالب تر آن که این عبارت تنها در مورد معنی نیستی سخن میراند و نه در باره وجود آن.
هر چند که بدلیل ماهیت متفاوت هستی و نیستی وجود نیستی در عالم واقع(جهان هستی و وجود ) منطقاً محال و ناممکن میباشد، اما از آنجا که در عالم اندیشه هیچ فرض محالی، محال نمی باشد، بنا بر این میتوان وجود نیستی را محتمل دانست.
هستی
آن چنان که :
آفتاب آمد دلیل آفتاب
باورِِ وجودِ هستی، کاملاً قراردادی است.
در این قرارداد، هستی شامل " همه " و " هر " میباشد. یعنی همه چیز و هر چیز در آن به وجود می آید.
در حقیقت هستی، دسـتگاه آفرینش میباشد و همه و هر چیز در آن بود می گردد.
با چنان قرارداد و چنین تعریفی ماهیت هستی، دارای دو جنسِ حقیقت و واقعیت میباشد. که زین پس آنها را در دو قالبِ جهانِ حقیقی و جهانِ واقعی خواهیم شناخت.
کلمات کلیدی: سرگرمی های فیزیک